معرفت نفس
شناخت نفس در اولین مرحله لازم است؛ زیرا کلید سعادت دو جهان میباشد. و شناخت نفس، تقویت مینماید شناخت آفریدگار را؛ چنانچه حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: «مَن عَرَفَ نَفسَه فَقَد عَرَفَ رَبَه» (هر که نفس خود را شناخت، پس به تحقیق خدا را شناخت) و شناخت نفس، موجب میشود که بشر اشتیاق به تحصیل کمالات و تهذیب اخلاق پیدا کند . ِالّا با سایر حیوانات تفاوتی ندارد؛ زیرا آنها از خودشناسی، فقط این را میدانند که موجودی میباشند دارای سر و صورت و دست و پا و چشم و گوش و غیره، یا هر وقت طعام خورند رفع اَلَم گرسنگیشان میشود و هر زمان فضولات طعامشان خارج شود، دوباره اندرونشان خالی میشود و گرسنه میگردند و هکذا؛ پس یگانه فرقی که انسان با حیوان دارد همان تحصیل خودشناسی است و لذا خداوند متعال درباره هیچ موجودی از موجودات نفرمود آنچه را که درباره انسان فرمود و آن فرموده این است: «وَ لَقَد کَرَّمنا بَنی آدَم» (هر آینه به تحقیق گرامی داشتیم پسران آدم را). و یا در مقام تعریف انسان میفرماید: «فَتَبارک الله اَحسَنُ الخالقینَ» (پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است).
و فقط بین جمع موجودات این خلعت را به قامت انسان پوشانید و مُتَوَّج به تاج «و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا» (و آنها را بر بسیاری از موجودات که خلق کردهایم، برتری بخشیدیم.) گردانید.
نفس انسانی دارای هفت اسم میباشد:
1- طبع 2- نفس 3- قلب 4-روح
5- سِرّ 6- خفی 7- اَخفی
و هر کدام از این اسامی، معانی مخصوصی را دارا میباشد بر حسب مرتبه و مقام نفس؛ لکن تماما در حقیقیت یک چیزند و آن چیزی است که به سبب آن ادراک معقولات مینماید. و بدن برای روح حکم مَرکَب را دارد تا مادامی که روح تعلقش به بدن است میتواند برای خود کسب حقایق و معارف نماید و تقرب به حق پیدا کند و برای روح در مملکت بدن قوهای است که آن را قوه عاقله مینامند و حکم پادشاه را دارد در مملکت بدن.
